امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bring Forth

ˈbrɪŋˈfɔːrθ British: brɪŋfɔːθ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb
ثمر آوردن، خلق کردن، تولید کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
phrasal verb
سبب شدن، موجب شدن
phrasal verb
نمایاندن، نشان دادن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bring forth

  1. phrasal verb Produce
  2. phrasal verb Give birth
  3. phrasal verb Create
  4. phrasal verb Display

ارجاع به لغت bring forth

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bring forth» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bring forth

لغات نزدیک bring forth

پیشنهاد بهبود معانی